14:02 5023 2021-01-11 01:07:51
|
|
رده وب سایت
Hd فوق العاده عظیم سینه نوک پستان وب کم پستان گنده
پشت صحنهsex
|
توضیحات کلیپ های فیلم دقیق: همسران پیتر و کریستینا اخیراً ازدواج کرده اند. برای تنوع بخشیدن به رابطه جنسی ، کریستینا یک بار همسر خود را برای تهیه پورنو خانگی دعوت کرد. پیتر به راحتی این ایده را برداشت و پس از مدتی او با دوربین در اتاق ایستاده بود و همسرش را فیلمبرداری می کرد. کریستینا لباس زیر زنانه و جوراب ساق بلند را پوشانده تا بهترین حالت خود را پیدا کند. با دیدن اینکه پیتر قبلاً فیلمبرداری را شروع کرده بود ، شروع به گرفتن عکس های اغوا کننده و نوازش کردن خودش کرد. در همان زمان ، او به دوربین گفت که می خواهد یک مرد واقعی باشد ، در حالی که با دعوت به شوهرش نگاه می کند. پیتر قادر پشت صحنهsex به نگه داشتن خودش نبود ، دوربین را طوری قرار داد که تمام تختخواب در آن مشاهده شود. دراز کشید و به انتظار معشوقش نگاه کرد. کریستینا به آرامی روی تخت بالا رفت و شروع به کار روی دوربین کرد ، اما به دلایلی آنچه اتفاق می افتد وحشیانه او را برانگیخت. او شروع به مکیدن روی خروس پیتر کرد و به لنز خیره شد. عالی بود! به نظر می رسد که این روند روند را دوست داشته است - بدون اینکه جلوی لیسیدن آلت تناسلی شیرین شوهرش را بگیرد ، شروع به صحبت با دوربین در مورد چگونگی محرومیت کرد. این سخنان پیتر را روشن کرد و او برخاست و زن محبوب خود را به سرطان مبتلا کرد. سپس با شتاب ، واحد خود را در آغوشش فرو کرد و شروع به کار کرد. کریستینا با احساس گوشت تنگ شریک زندگی خود در شکاف ، بیشتر روشن شد - او در حال حاضر با چشمان فاحشه به دوربین نگاه می کرد و از او خواسته بود مانند یک عوضی او را لعنتی کند. پیتر نیازی به دعوت دو بار نداشت - او همسرش را به مو گرفت و روند کار را ادامه داد ، اما بسیار پر انرژی تر. کریستینا در عین حال صدمه دیده و شیرین بود - او مانند آخرین فاحشه لعنتی بود. او گاهی به لنزهای دوربین نگاه می کرد - به دلایلی او را حتی بیشتر هیجان زده می کرد. پیتر سریع و ریتمیک تر کار می کرد - آنچه برای او اتفاق می افتد او را تحریک می کرد. سرانجام ، کریستینا فهمید که دیگر اهمیتی ندارد که او چگونه به صفحه نمایش می رسد - دیک خزنده شوهرش باعث شد این دختر همه چیز را فراموش کند. کریستینا چشمان خود را بست و با لذت جیغ کشید - موجی از ارگاسم مبهم و شیرین او را فرا گرفت. این فریاد آخرین انگیزه پیتر بود - که دیگر نتوانست خود را مهار کند ، با خشونت آمد.
|